با وجود مشكلات بسياري از قبيل: مشكلات معيشتي، بيكاري، وضعيت اقتصادي و همچنين نگراني در مورد رويارويي كشور با نظام بينالملل و… كه مردم در حال حاضر با آن مواجه هستند، در داخل كشور هم با يكسري مسائل ديگر از قبيل: حجاب، مسائل دوچرخهسواري زنان و حتي حذف عادل فردوسيپور و… روبهرو هستند. چطور ميشود در اين شرايط بحراني از داخل كشور هم بر مردم چنين فشارهايي وارد ميشود؟
همانگونه كه من بارها تكرار كردهام، اين مسائل را بايد در يك بافت و زمينه بزرگتر تاريخي ديد. در واقع از زماني كه ما با مدرنيته مواجه شديم وجدان اجتماعي-تاريخي ما شكاف برداشت و جامعه ما به دو قطب تبديل شد، دو قطبي به نام نوگرايان و سنتگرايان
كه دائماً به رويارويي با يكديگر اصرار ميكنند؟
دقيقاً همين است. نوگرايان و سنتگرايان دائماً در برابر هم قرار ميگيرند و ضررش هم متوجه مردم ميشود. البته بايد اذعان داشت اين رويه ريشه در تاريخ دارد. در واقع در نهضت مشروطه نزاعي ميان مشروطهخواهان و مشروعهخواهان داشتيم كه به دار آويخته شدن شيخفضلالله نوري ختم شد و مشروطه به نتايج و دستاوردهاي خود نائل نشد و شكست خورد
مجدداً در نهضت ملي، آن شكاف در نزاع ميان كاشاني و مصدق آشكار شد و نهضت ملي شكست خورد و به كودتاي سال ۳۲ منجر شد
در حكومت پهلوي هم مجدداً دولت شبهمدرن پهلوي بود كه به نمايندگي از نوگرايي به حوزههاي علميه حمله كرد و حادثهاي، چون مسجد گوهرشاد اتفاق افتاد. همچنين سنتگرايان با برنامههاي توسعه نظام پهلوي همسو نشدند و چوب لاي چرخشان گذاشتند و درنهايت آن را سرنگون و شاه را خلع كردند
اين دوقطبي را به چه چيزي ميتوان تشبيه كرد؟دوقطبيشدن مثل لوكوموتيوي است كه دو موتور دارد و هر موتور به يك سمت كشيده ميشود: يكي سمت شرق و ديگري سمت غرب. در واقع جامعه ما مثل ماشيني است كه با دو موتور در دو جهت حركت ميكند
به بيان سادهتر، مهمترين مسائل كشور ما اين است كه اين دو قطب اجتماعي در جامعه ما نيروي همديگر را خنثي ميكنند و امروز يكي از مهمترين مصيبتهاي ما اين است كه #سرمايه_اجتماعي به سمت صِفر هدايت ميشود
منبع : نگاه نو
با وجود مشكلات بسياري از قبيل: مشكلات معيشتي، بيكاري، وضعيت اقتصادي و همچنين نگراني در مورد رويارويي كشور با نظام بينالملل و… كه مردم در حال حاضر با آن مواجه هستند، در داخل كشور هم با يكسري مسائل ديگر از قبيل: حجاب، مسائل دوچرخهسواري زنان و حتي حذف عادل فردوسيپور و… روبهرو هستند. چطور ميشود در اين شرايط بحراني از داخل كشور هم بر مردم چنين فشارهايي وارد ميشود؟
همانگونه كه من بارها تكرار كردهام، اين مسائل را بايد در يك بافت و زمينه بزرگتر تاريخي ديد. در واقع از زماني كه ما با مدرنيته مواجه شديم وجدان اجتماعي-تاريخي ما شكاف برداشت و جامعه ما به دو قطب تبديل شد، دو قطبي به نام نوگرايان و سنتگرايان
كه دائماً به رويارويي با يكديگر اصرار ميكنند؟
دقيقاً همين است. نوگرايان و سنتگرايان دائماً در برابر هم قرار ميگيرند و ضررش هم متوجه مردم ميشود. البته بايد اذعان داشت اين رويه ريشه در تاريخ دارد. در واقع در نهضت مشروطه نزاعي ميان مشروطهخواهان و مشروعهخواهان داشتيم كه به دار آويخته شدن شيخفضلالله نوري ختم شد و مشروطه به نتايج و دستاوردهاي خود نائل نشد و شكست خورد
مجدداً در نهضت ملي، آن شكاف در نزاع ميان كاشاني و مصدق آشكار شد و نهضت ملي شكست خورد و به كودتاي سال ۳۲ منجر شد
در حكومت پهلوي هم مجدداً دولت شبهمدرن پهلوي بود كه به نمايندگي از نوگرايي به حوزههاي علميه حمله كرد و حادثهاي، چون مسجد گوهرشاد اتفاق افتاد. همچنين سنتگرايان با برنامههاي توسعه نظام پهلوي همسو نشدند و چوب لاي چرخشان گذاشتند و درنهايت آن را سرنگون و شاه را خلع كردند
اين دوقطبي را به چه چيزي ميتوان تشبيه كرد؟دوقطبيشدن مثل لوكوموتيوي است كه دو موتور دارد و هر موتور به يك سمت كشيده ميشود: يكي سمت شرق و ديگري سمت غرب. در واقع جامعه ما مثل ماشيني است كه با دو موتور در دو جهت حركت ميكند
به بيان سادهتر، مهمترين مسائل كشور ما اين است كه اين دو قطب اجتماعي در جامعه ما نيروي همديگر را خنثي ميكنند و امروز يكي از مهمترين مصيبتهاي ما اين است كه #سرمايه_اجتماعي به سمت صِفر هدايت ميشود
منبع : نگاه نو